Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-04@03:57:27 GMT

حلقهٔ شوم ارتباط کمال‌گرایی با خودکشی

تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۸۱۴۴۰

حلقهٔ شوم ارتباط کمال‌گرایی با خودکشی

گروه زندگی: در شغل قبلی‌ام همکاری داشتم که کدنویس چیره‌دستی بود. برنامه‌های چند صد خطی را در مدتی کوتاه می‌نوشت و بدون حتی یک خطا اجرا می‌کرد. یعنی F5 را که می‌زد، اصلاً چیزی برای debug نمی‌آمد! برنامه مستقیم run می‌شد.

مورد نادر و عجیبی بود. در کار خودش بسیار حرفه‌ای بود و به اصطلاح خواستگاران شغلی زیادی داشت! شرکت‌های مختلف داخلی و خارجی برای جذبش دعوتنامه می‌فرستادند و او همه را رد می‌کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انگار اصلاً حوصله نداشت بررسی‌شان کند.

نکتهٔ عجیب‌تر دربارهٔ او این بود که اگر وسط نوشتن کد متوجه ایرادی می‌شد، کنترلش را از دست می‌داد و به‌شدت عصبی می‌شد. کل کار را کنار می‌گذاشت و از اول شروع می‌کرد. یا نوشتنش را موکول می‌کرد به وقتی دیگر، که شاید هیچ‌وقت از راه نمی‌رسید.

در یکی از بهترین دانشگاه‌های صنعتی کشور درس خوانده بود، در یک سازمان خوش‌نام، موقعیت شغلی و حقوق عالی داشت، اما همیشه غمگین بود. بعدها فهمیدم چند بار هم اقدام به خودکشی داشته است. همیشه به عنوان فردی که نتوانستم موقعیت و احساسش را هضم کنم در ذهنم بود تا اینکه قرار شد در پروندهٔ خودکشی به موضوع «کمال‌گرایی» بپردازیم.

صحبت‌های دکتر پیمان طاهری، روانشناس بالینی و روان‌درمان‌گر، دربارهٔ کمال‌گرایی و عوارض آن، من را دوباره یاد او انداخت و توانستم کمی دلیل بعضی از رفتارهایش را بفهمم.


دکتر پیمان طاهری، روانشناس و روان‌درمان‌گر

با افتخار، یک کمال‌گرا هستم!

این روزها تعریف مثبتی از واژهٔ کمال‌گرایی ارائه می‌شود. خیلی از افراد با افتخار خودشان را کمال‌گرا معرفی می‌کنند. حتی دنیای امروز هم با تبلیغات، رسانه‌ها و اخبار، ما را به سمت کمال‌گرایی بیشتر سوق می‌دهد و باعث می‌شود گاهی این برچسب را به خودمان بزنیم تا بهتر جلوه کنیم. دکتر طاهری در این باره می‌گوید: «بعضی افراد معتقدند شاید مشکل از ترجمهٔ این واژه به زبان فارسی است. وقتی واژهٔ Perfectionism را «کمال‌گرایی» ترجمه می‌کنیم باعث می‌شود انسان‌ها از اینکه کمال‌گرا نامیده شوند، خوششان بیاید.».


کمال‌گرایی یعنی از خودمان و دنیای اطرافمان انتظار بی‌نقص بودن داشته باشیم

کمال‌گرایی، یک سَم شیک

فارغ از اینکه ترجمهٔ این واژه، کمال‌گرایی، ایده‌آل‌گرایی یا کامل‌گرایی است، می‌خواهیم به مفهوم و آسیب آن بپردازیم. کمال‌گرایی بر خلاف نام شیک و زیبایش عمدتاً تأثیر مثبتی به همراه ندارد. دکتر طاهری معتقد است: «تلاش برای پیشرفت و بهتر شدن چیز خوبی است. ولی نه اینکه ما همواره از خودمان و دنیای اطرافمان توقع بی‌نقص بودن داشته باشیم. چون این مسأله ما را به سمت یک هیجان و احساس منفی به خودمان سوق می‌دهد، به نام شرم. این هیجان دردناک، با خجالت یا حیا متفاوت است. منظور از این شرم، احساس بی‌ارزشی است.».

از این احساس بی‌ارزشی که دکتر طاهری می‌گوید، سابقه‌ای در ذهن دارم. خاطرم هست که روزی همان همکار توانمند و عجیبم، سر مسأله‌ای کوچک با یکی از دوستانش در محل کار بحثش شد. ماجرا می‌توانست به سادگی و در سکوت حل شود، ولی او کار را به دعوایی شدید کشاند. در نهایت کف اتاق نشست و با گریه و کتک زدن خودش گفت «من خیلی بدبختم. من به هیچ دردی نمی‌خورم...».


کمال‌گرایی منجر به خودسرزنش‌گری می‌شود

یک چرخهٔ باطل

کمال‌گرایی چطور منجر به سرزنش خود می‌شود؟ دکتر طاهری نقش تبلیغات و توقعات دنیای پیرامون را در این موضوع، پررنگ می‌داند: «زمانی که ما با تبلیغات و توقعات دنیای اطرافمان مواجه می‌شویم احساسی که درون خودمان پیدا می‌کنیم، احساس ناکافی بودن، شرم، به اندازهٔ کافی خوب نبودن یا به قدر کافی تلاش نکردن است. بعد از اینکه این احساس را پیدا می‌کنیم، شروع می‌کنیم به سرزنش خودمان یا از خودمان بدمان می‌آید. تمام این موارد منجر می‌شود به تشدید کمال‌گرایی.».

اوضاع قدری خطرناک می‌شود وقتی این ماجرا را به صورت یک چرخه ببینیم... ما وارد یک چرخهٔ باطل می‌شویم که تبلیغات و دنیای اطرافمان را می‌بینیم، احساس می‌کنیم نمی‌توانیم به قدر کافی خوب باشیم، و بعد احساس می‌کنیم باید حتماً خیلی کامل‌تر از این‌ها باشیم و بعد بیشتر احساس ناتوانی می‌کنیم.


توقعات زیاد والدین از کودک، باعث ایجاد احساس شرم در او می‌شود

ریشهٔ احساس شرم کجاست

پی ساختمان وجود انسان، کودکی و نوجوانی است. تقریباً تمام روانشناسان بر این گزاره اتفاق نظر دارند. بسیاری از کمبودها و آسیب‌هایی که انسان بزرگسال تا آخر عمر با خود حمل می‌کند، به همان احساسات و ارتباطاتی برمی‌گردد که او در دوران کودکی و نوجوانی تجربه کرده است.

این احساس کافی نبودن و شرم ناسازگار نیز معمولاً ریشه در دوران کودکی و نوجوانی دارد. دکتر طاهری مسأله را این طور توضیح می‌دهد: «زمانی که والدین توقعات بیش از حد دارند و استانداردهای بالایی را از فرزند طلب می‌کنند و فرزند احساس می‌کند نمی‌تواند آنها را انجام دهد، این احساس شرم ایجاد می‌شود. وقتی والدین از بچه می‌خواهند بهترین باشند و خیلی وقت‌ها حتی یک قدم کمتر از بهترین بودن هم آنها را راضی نمی‌کند؛ این رفتارهای والدین باعث می‌شود احساس کافی نبودن یا به اندازهٔ کافی خوب نبودن، در بچه شکل بگیرد، که بخش بزرگی از همین شرم ناسازگار است. وقتی بچه با این احساس رشد می‌کند و بزرگ می‌شود در مقابل دنیای ایده‌آل‌گرای امروز آسیب‌پذیرتر خواهد بود. و وقتی تبلیغات، اخبار و توقعات این دنیا را می‌بیند تمام این احساسات بد دوباره در او برانگیخته می‌شوند و او را در گردابی از سردرگمی فرو می‌برند.».

کمال‌گرایی و سراب رضایت

افراد کمال‌گرا هرگز از خودشان راضی نمی‌شوند و هر چقدر هم که تلاش می‌کنند نمی‌توانند از زندگی‌شان احساس رضایت داشته باشند؛ حتی اگر به بهترین دستاوردها یا بالاترین مدارج دست پیدا کنند.

باز هم مثال همکار قدیمی‌ام برایم تداعی می‌شود. او بهترین دانشجوی یکی از بهترین دانشگاه‌های کشور بود. حرفه‌ای‌ترین برنامه‌نویسی بود که خیلی از ما سراغ داشتیم. اما همیشه غمگین، عصبی و مضطرب بود و به ندرت می‌توانست ارتباط دوستانه و صمیمانه‌ای با کسی برقرار کند.

دکتر طاهری هم مثال‌هایی می‌زند: «مراجعی داشتم که به جایگاه علمی بسیار بالایی دست پیدا کرده بود. اما همواره احساس می‌کرد هنوز خوب نیست، کافی نیست و اشتباهات زیادی در زندگی داشته است. اضطراب و افسردگی زیادی را تحمل می‌کرد و نمی‌توانست از زندگی‌اش لذت ببرد.

مراجع دیگری داشتم که سالیان طولانی در تلاش بود اندام خوبی برای خودش بسازد. با کوشش بسیار و تحمل مشکلات زیاد، اندامش را بسیار لاغر نگه داشته بود، اما احساس می‌کرد هنوز هم خوب و کافی نیست. این یکی از مواردی است که ما در بحث کمال‌گرایی و شرم با آن مواجهیم؛ همواره راضی نبودن از فیزیک خود.».

می‌توان حدس زد بخش زیادی از عمل‌های جراحی زیبایی از همین دست هستند؛ افرادی که هرگز از ظاهر خود رضایت ندارند. حتی با اینکه هزینه‌های زیادی برایش می‌کنند و سختی‌های زیادی را برایش متحمل می‌شوند.


کمال‌گراها حتی بعد از کسب استانداردهای بالا هم از خودشان راضی نمی‌شوند

مسیر دایره‌ای کمال‌گرایی

در دنیایی که پر از تبلیغات و توقعات  است و ویترین‌های پرزرق و برق، پر از زیبایی، موفقیت، محبوبیت و... از نوع خیالی و غیرواقعی است، افراد هر چقدر هم که تلاش کنند و زحمت بکشند، تمام تلاش‌ها و زحمت‌هایشان هرگز به چشم‌شان نمی‌آید. حتی به چشم دنیای اطرافشان نمی‌آید. مگر اینکه بتوانند تمام استانداردهایی را که این دنیا برایشان تعیین کرده محقق کنند.

دکتر طاهری اما معتقد است این یک چرخه و مسیر دایره‌ای است، نه یک مسیر مستقیم و رو به جلو که انتهایی داشته باشد: «چه بسیار افرادی که حتی وقتی می‌توانند این استانداردها را به دست بیاورند، باز هم از خودشان احساس رضایت نمی‌کنند. و ما می‌بینیم که این احساس شرم و مسألهٔ کمال‌گرایی چه گردش مالی عجیب و غریبی را در دنیا ایجاد کرده، برای استفاده یا سوءاستفادهٔ یک سری از شرکت‌ها؛ شرکت‌هایی که در صنعت مد، زیبایی، لوازم آرایشی و... فعالیت می‌کنند. به نظرم تنها کسانی که در این دنیا دارند از بحث شرم و کمال‌گرایی سود می‌برند، همین شرکت‌ها هستند.».

کمال‌گرایی، سکه‌ای با دو رو

تا اینجا دانستیم کمال‌گرایی یا موجب اهمال‌کاری خواهد شد یا فزون‌کنشی. حتی اگر موجب فزون‌کنشی شود، آن فرد هرگز از تمامی دستاوردهایی که کسب می‌کند رضایت خاطر نخواهد داشت و زندگی‌اش پر از احساس اضطراب، افسردگی و احساس بد نسبت به خودش سپری می‌شود. پس اگر شما هم با این مسأله دست به گریبان هستید، حتماً درباره‌اش با یک مشاور یا روانشناس صحبت کنید.


عده‌ای به دنبال هدفشان نمی‌روند، چون احساس می‌کنند نمی‌توانند به اندازهٔ کافی در آن کار، خوب باشند

اهمال‌کاری، روی دیگر کمال‌گرایی

با تمام این توضیحات دربارهٔ کمال‌گرایی شاید باز هم فکر کنید اگر قرار باشد شرم و کمال‌گرایی باعث پیشرفت شود، پس کمال‌گرایی چیز بدی نیست! حتی به قیمت اینکه ما از زندگی‌مان رضایت نداشته باشیم. اما باید بدانید کمال‌گرایی روی دیگری هم دارد به نام «اهمال‌کاری».

دکتر طاهری با بیان اینکه تمام افرادی که دچار اهمال‌کاری هستند کمال‌گرا هستند، دلیل را این‌طور شرح می‌دهد: «چون آنها احساس می‌کنند در کاری نمی‌توانند به اندازهٔ کافی خوب باشند، هیچ وقت آن کار را شروع نمی‌کنند. همواره احساس می‌کنند نمی‌توانند به هدفشان برسند و آن کار را انجام بدهند. پس خودشان را با چیزهای دیگری سرگرم می‌کنند و به هدفشان نمی‌پردازند. عموماً وقتی در این افراد کنکاش می‌کنیم می‌بینیم که درون آنها این احساس وجود دارد که «من نمی‌توانم این کار را به اندازهٔ کافی خوب انجام دهم یا در آن موفق شوم.». همین باعث می‌شود که هرگز آن کار را حتی شروع نکنند.».

با این اوصاف خیلی از افرادی که سال‌هاست تصمیم دارند زبان دیگری را یاد بگیرند، یا برای تناسب اندام و سلامتی‌شان تلاش کنند، و مدام شروع کار را به روز «شنبه» موکول می‌کنند، کمال‌گراهایی هستند که به اهمال‌کاری مبتلا شده‌اند.

شاید حتی همکار عجیب من هم که بعد از پیدا کردن ایرادی در وسط کار برنامه‌نویسی، کار را رها می‌کرد و به وقت دیگری می‌انداخت، اهمال‌کاری ناشی از کمال‌گرایی را تجربه می‌کرد.


بسیاری از کسانی که خودکشی کرده‌اند از خودشان ناراضی بوده‌اند

حلقهٔ شوم ارتباط کمال‌گرایی و خودکشی

یافته‌های جدید علم روانشناسی می‌گوید هیجانات پیچیده‌تر از آن هستند که بتوان بدون داشتن اطلاعات دقیق و جزئی درباره‌شان قضاوت کرد. به همین دلیل روانشناسان خبره، علائم و ویژگی‌های بسیار زیادی را در فرد در اتاق درمان، به صورت دقیق بررسی می‌کنند تا بفهمند چرا افراد به سمت خودکشی می‌روند یا چنین فکری به ذهن‌شان خطور می‌کند. آنها در قضاوت این موضوع یک نسخهٔ واحد را از پیش نمی‌پیچند. اما عواملی هست که احتمالات را افزایش می‌دهد و همه به آن اذعان دارند.

کمال‌گرایی و خودکشی هم شاید در ابتدا با هم بی‌ربط به نظر برسند. اما به اعتقاد این روانشناس و روان‌درمان‌گر، این دو با هم مرتبطند. دکتر طاهری می‌گوید: «ارتباط این دو آنجا مشخص می‌شود که می‌بینیم خیلی از افرادی که افکار خودکشی داشته‌اند یا برای خودکشی اقدام کرده‌اند، درون‌شان احساس نارضایتی داشته‌اند یا احساس می‌کرده‌اند به اندازهٔ کافی خوب نیستند یا نتوانسته‌اند به اهدافی که برای خودشان تعیین کرده بودند دست پیدا کنند. اینجاست که پای کمال‌گرایی به میان می‌آید. چون کمال‌گرایی همان فشاری است که روی شخص وجود دارد و هر لحظه به شخص می‌گوید «تو کافی نبودی. باید بهتر از این‌ها می‌بودی. اگر نتوانستی به اهداف عالی و موفقیت‌های بسیاری دست پیدا کنی، اشکال از تو بوده.». اینجاست که فرد دچار یأس، ناامیدی، خودسرزنش‌گری و حس بد به خودش می‌شود و احتمال خودکشی افزایش پیدا می‌کند.».

شاید اگر کسی تشخیص می‌داد مشکل همکار عجیب من، کمال‌گرایی است و او را به یک روانشناس توانمند معرفی می‌کرد، کارش به چندین بار اقدام به خودکشی نمی‌رسید...

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: کمال گرایی روانشناسی خودکشی کمال گرایی باعث می شود اهمال کاری دکتر طاهری احساس شرم کمال گرا دست پیدا کافی خوب شرکت ها یک چرخه آن کار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۸۱۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱

خودکشی، امری عمومی در جوامع انسانی است. از این رو، می‌توان آن را هم در تمام جوامع و هم در دوره‌های گوناگون تاریخی سراغ گرفت. هر چند خودکشی با عوامل محیطی و اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ دارد، اما همیشه و در هر شرایطی به عنوان مسأله اجتماعی بروز پیدا نمی‌کند. آن چه که خودکشی را در سطح مسأله اجتماعی بازنمایی می‌کند، از یک سو نرخ خودکشی و از سوی دیگر احساس عمومی نسبت رواج آن و نیز تمایل به خودکشی است. نرخ خودکشی هر چند خود را در آمارها نشان می‌دهد، اما در مواجهه با مصادیق خودکشی، فهم عامه نیز درکی از رسیدن تعدد خودکشی به مرزهای نوعی از ترس اجتماعی دارد؛ چرا که خودکشی در شرایط آنومیک و بحرانی، پدیده‌ای سرایتی است و با گسترش و تنوع آن، افراد مستعد را به خود مشغول می‌کند.

-اگر فضای اجتماعی تقویت کننده این تمایل و احساس باشد، خودکشی مانند یک ویروس ذهنی، افراد بسیاری را با خود درگیر می‌کند. خودسوزی زنان ایلامی نمونه بارز این سرایت‌پذیری است. خودکشی پزشکان نیز از این نوع است؛ وقتی پزشکی که از نظر ما دارای شغلی با منزلت اجتماعی بالایی است و به نظر موفق می‌آید، به عنوان فردی اثرگذار بر محیط خود نقش‌آفرینی می‌کند، دست به خودکشی می‌زند، دیگر پزشکان را به عنوان راهی برای رهایی از فشارهای محیطی به اندیشه وامی‌دارد. این که در مدت کوتاهی، جامعه با خودکشی افرادی مواجه شده که پیش از آن یا در این باره خبری نمی‌شنید و یا چنان نادر بود که شاخک‌های فهم عامه نسبت به آن به عنوان موضوعی متفاوت حساس نمی‌شد، واجد اهمیت است. ۲۰ خودکشی موفق پزشکان در سال گذشته، عدد کوچکی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. خودکشی کارگران در محل کار خود از طریق حلق آویز و یا خودسوزی که سال گذشته موارد متعددی گزارش شد، از این زمره است که می‌تواند به راحتی به دیگرانی که آن شرایط را دارند، سرایت کند.

وقتی به خودکشی به عنوان پدیده اجتماعی نگاه می‌کنیم، باید آمار آن و روند تحولات آن را مورد توجه قرار دهیم. متأسفانه آمار خودکشی در ایران چندان دقیق نیست. سابقه گردآوری منظم آمار خودکشی در ایران چندان طولانی نیست و ما اطلاعات دقیقی از آمار خودکشی دهه‌های گذشته را یا نداریم و یا دقیق نداریم. به عنوان مثال، آمار ثبتی مشخصی از خودکشی پیش از انقلاب و دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی نداریم. در حال حاضر نیز بین آمار انتشار یافته از سوی مرکز آمار ایران در سالنامه‌های آماری که عمدتا متکی به آمار نیروی انتظامی است با آمار پزشکی قانونی تفاوت وجود دارد که قابل توجیه است(اولی مربوط به خودکشی در صحنه وقوع خودکشی و دومی مربوط به نتیجه خودکشی پس از رساندن فرد به بیمارستان و عدم موفقیت درمان در مورد تعدادی دیگر می‌شود)، اما انتشار دوگانه آن می‌تواند موجب خطای توصیف و تحلیل پدیده خودکشی شود.

به عنوان مثال داده‌های سالنامه آماری مرکز آمار ایران طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ نشان می‌دهد که ۲۷۱۶۸ نفر بر اثر خودکشی فوت شده بودند. این در حالی است که براساس آمار سازمان پزشکی قانونی کشور فوت‌شدگان ناشی از خودکشی در این دوره ۳۸۶۹۱ نفر بود که حدود ۱۱۵۲۳ نفر بیشتر از مرکز آمار ایران است. به هر صورت باید در نظر داشته باشیم که آمار موجود در ایران، حداقلی است و واقعیت تعداد خودکشی بیش از تعدادی است که اعلام می‌شود؛ چرا که باید در نظر گرفت که ما در ایران با نوعی از پنهان کاری در بیان خودکشی در برخی از لایه‌های اجتماعی به خاطر انگ خودکشی مواجه هستیم، و یا حتی نگاه امنیتی به خودکشی در بین برخی افراد و سازمان‌ها می‌تواند در انتشار آمار خودکشی سهم داشته باشد. با این حال، بر اساس آمار منتشر شده که وضعیت حداقلی را به نمایش می‌گذارد، میزان و روند خودکشی در ایران، قابل تأمل است و نیازمند توجه خاص به شرایطی که در حال تشدید خودکشی در ایران است.

اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته(۱۴۰۲) هنوز منتشر نشده است، اما در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از ۶ هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کرده‌اند که به نظر می‌رسد در سال ۱۴۰۲ افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته است. تعداد خودکشی منجر به فوت در سال ۱۴۰۰ از سوی نیروی انتظامی ۵۰۸۵ نفر بیان شد که در سال ۱۴۰۱ حداقل ۱۸ درصد رشد داشته است. اگر سال ۹۵ را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود ۵۹ درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان می‌دهد که نمی‌توان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این ۷ سال، ۵۹ درصد رشد نداشته است. رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۱ در مقایسه با سال ۹۵ حدود ۹.۵ درصد می‌شود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود ۶.۲ برابر درصد رشد جمعیت بوده است. پس باید علل افزایش میزان خودکشی را جای دیگری جستجو کنیم.

از زوایه‌ای دیگر به آمار خودکشی در ایران نگاهی بیاندازیم. نرخ خودکشی موفق که بر مبنای ۱۰۰ هزار نفر محاسبه می‌شود در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران به ۷.۴ نفر رسید. کافی است بدانیم نرخ خودکشی در سال ۱۳۸۸ حدود ۴.۱ نفر بود؛ یعنی طی ۱۴ سال اخیر بر نرخ خودکشی ۳.۳ نفر افزوده شده است. به عبارتی، نرخ خودکشی در دو دهه اخیر رو به فزونی بوده است و در مقایسه با سال ۸۸ فاصله اندکی تا دو برابر شدن دارد. این در صورتی است که نرخ اقدام به خودکشی در اوایل دهه ۶۰ حدود ۱.۳ بود؛ که قطعا نرخ خودکشی‌های موفق در آن سال بسیار کمتر از این میزان است. با توجه به این که به ازای هر خودکشی موفق بین ۲۰ تا ۳۰ برابر اقدام به خودکشی داریم، احتمالا در سال ۱۴۰۱ بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ هزار اقدام به خودکشی داشتیم.

حال اگر حد وسط این دو را در نظر بگیریم بر حسب ۱۵۰ هزار اقدام به خودکشی، نرخ اقدام به خودکشی ۱۷۶.۵ خواهد بود؛ یعنی در سال ۱۴۰۱ از هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۷۶.۵ نفر اقدام به خودکشی کرده‌اند که در مقایسه با ابتدای دهه ۶۰ نرخ اقدام به خودکشی حدود ۱۳۵ برابر شده است. این افزایش عجیب، ناشی از شرایط کلان حاکم بر جامعه ایران و سیر تحولات آن در چند دهه گذشته است. باید توجه داشت که انباشت مسائل در شرایط کنونی به‌ویژه چند سال اخیر، به شرایط فوق هشدار رسیده و ضروری است نهادهای مسئول نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند. این توجه نه در تقویت فعالیت‌های مددکاری مانند اورژانس ۱۲۳ ـ که البته در جای خود بسیار مهم است ـ بلکه به تغییر رویه‌هایی معطوف است که جامعه ایرانی را با بحران گذران زندگی و فرایند کاهش شأن انسانی افراد در موقعیت‌های پایدار و بازتولیدشونده توهین و تحقیر و تبعیض، و نادیده گرفتن حقوق شهروندی و حق فردیت مواجه کرده است.

نرخ خودکشی موفق در ایران از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱(به ازای ۱۰۰ هزار نفر)

بیشتر بخوانید:

۲۱۶۲۱۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901656

دیگر خبرها

  • زبانزد شدن تجمل‌گرایی اشرف خواهر شاه + عکس و سند
  • آیا فرشتگان می توانند کاری غیر از عبادت را در پیش گیرند؟
  • دولت جمع‌گرا؛ مبنای اقتصاد دستوری
  • شیوه واکنش به نشانه‌های هشدار دهنده خودکشی
  • چطور به نشانه‌ های هشدار دهنده خودکشی واکنش نشان دهیم؟
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده
  • چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه
  • روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱
  • خشم محافل عراقی از دخالت‌های گسترده سفیر آمریکا در بغداد
  • حدیث روز | با معلم خود چگونه برخورد کنیم؟